تفاوت حسابداری مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی و حسابداری مبتنی بر ارزش بازار (ارزش منصفانه) چیست؟
حسابداری بر مبنای بهای تمام شده تاریخی و حسابداری بر مبنای ارزش بازار یا ارزش منصفانه، دو روش برای ثبت قیمت یا ارزش دارایی است. بهای تمام شده تاریخی هزینه اولیه دارایی را اندازهگیری میکند، در حالی که ارزش منصفانه، ارزش فعلی دارایی در بازار را اندازهگیری میکند.
روش مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی
روش مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی یک روش حسابداری است که در آن داراییهای ذکر شده در صورتهای مالی شرکت بر مبنای قیمتی که در ابتدا برای خرید آنها پرداخت شده، ثبت شدهاند.
بر اساس استاندارد حسابداری شماره ۱۱ داراییهای ثابت مشهود، يک قلم دارايی ثابت مشهود كه واجد شرايط شناخت به عنوان دارايی باشد، بايد به بهای تمام شده اندازهگيری شود. این روش بر مبنای معاملات قبلی شرکت است و محافظه کارانه، آسان برای محاسبه و قابل اعتماد است.
با این حال، بهای تمام شده تاریخی یک دارایی ممکن است ارتباط خود با ارزش آن دارایی در آینده را از دست بدهد. چنانچه شرکتی یک ساختمان را چند دهه پیش خریداری کرده باشد، ارزش بازار فعلی ساختمان میتواند بیشتر از رقم ثبت شده در حسابها باشد.
به عنوان مثال، فرض کنید شرکت الف ۵۰ سال پیش چندین ساختمان در تهران به قیمت ۵ میلیون تومان خریداری کرده است. اکنون، ۵۰ سال بعد، یک ارزیاب املاک و مستغلات پس از بررسی ساختمانها نتیجه میگیرد که ارزش بازار مورد انتظار آنها ۵ میلیارد تومان است. با این حال، اگر این شرکت از اصول حسابداری بهای تمام شده تاریخی استفاده کند، هزینه مالکیت ثبت شده در ترازنامه ۵ میلیون ریال باقیمانده است. بسیاری ممکن است احساس کنند که ارزش داراییهای شرکت به طور دقیق در دفاتر منعکس نمیشود. با توجه به این اختلاف، برخی از حسابداران هنگام گزارش صورتهای مالی داراییها را به ارزش بازار (ارزش منصفانه) ثبت میکنند.
روش مبتنی بر ارزش بازار (ارزش منصفانه)
روش مبتنی بر ارزش بازار یک روش حسابداری است که دارایی یا بدهی را به قیمت بازار فعلی در صورتهای مالی ثبت میکند. این روش همچنین به عنوان حسابداری ارزش منصفانه شناخته شده است. در این رویکرد شرکتها برای گزارش داراییها و بدهیهای خود از قیمت تخمینی پولی که آنها در صورت فروش داراییها دریافت میکنند یا از تعهداتشان کاهش مییابد، استفاده میکنند. هدف حسابداری بر مبنای ارزش بازار ارائه اطلاعات مالی دقیقتر و مرتبطتر است.
برای مثال شرکت ب ۵۰ سال پیش چندین ساختمان در تهران به قیمت ۵ میلیون تومان خریده است. آنها اکنون مطابق با ارزش بازار ۵ میلیارد تومان ارزش دارند. اگر شرکت از اصول حسابداری مبتنی بر ارزش بازار استفاده کند، بهای این دارایی در ترازنامه تا ۵ میلیارد تومان افزایش مییابد تا ارزش آن را در بازار امروز دقیقتر بازتاب دهد.
مشکلات استفاده از روش مبتنی بر ارزش بازار
مشکلات این روش زمانی بروز میکند که قیمتهای بازار به طور ناگهانی تغییر کند، مشابه اتفاقی که در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ در ایالات متحده به وقوع پیوست که منجر به وقوع رکود بزرگ شد. در سالهای قبل از بحران مالی، شرکتها و بانکها از حسابداری مبتنی بر ارزش بازار استفاده میکردند که باعث افزایش عملکرد اندازهگیریها برای شرکتها شد.
با افزایش قیمت داراییهای شرکتها به دلیل رونق بازار مسکن، منافع حاصل شده به خاطر استفاده از این روش محاسبه به عنوان درآمد خالص شناسایی شد. اما با وقوع بحران قیمت املاک به سرعت کاهش یافت. ناگهان، ارزش شرکتها به شدت سقوط کرد و همه سرزنشها متوجه روش مبتنی بر ارزش بازار شد.
بنابراین زمانی که نوسانات شدید و غیرقابل پیشبینی در قیمتها رخ میدهد، حسابداری مبتنی بر ارزش بازار دقیق نخواهد بود. در مقابل، با حسابداری مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی، بهای داراییها ثابت باقی میماند که میتواند در بلندمدت اندازهگیری دقیقتری از ارزش شرکت را نشان دهد.